زندگی نامه آیت سید محمد اصغر مروج
به جای مقدمه
پس از تشکیل بنیاد علمی فرهنگی راه روشن، حدود دو سال پیش بود که دوستانم در این بنیاد تصمیم گرفتند مشاهیر و بزرگان بامیان را معرفی نمایند. به من دستور دادند تا زندگی نامه حضرت آیت الله مروجw را بنویسم. به دوستان گفتم که انشاءالله می نویسم. آرزو داشتم خداوند زیارت عتبات عالیات را نصیبم گرداند و در آن جا از نزدیک خدمتش بروم و زندگی بی آلایش و ساده اش را به همراه آثار ارزشمندش به رشته تحریر در آورم. ناگهان در سحر سه شنبه چهارم میزان 1391 بود که خبر رحلت این فقیه دلسوخته اهل بیت Dرا شنیدم. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه حضرت ولی عصر(عج) مراجع معظم تقلید، علما و ملت شریف مان با قلبی آکنده از اندوه و حسرت در این جا به برخی از مقاطع زندگی این فقیه دلباخته اهلبیت اشاره می کنم.
1. بامیان، بهسود و کابل
آیت الله سید محمد اصغر مروج موسوی فرزند سید خداداد فرزند سید محمد اکبر در سال 1316 هـ.ش در ولایت بامیان افغانستان به دنیا آمد. دروس ابتدایی را همان جا و نزد حاجی آخوند و دیگر بزرگان فرا گرفت. بعد از مدتی تحصیل در بامیان، برای ادامه تحصیل به بهسود رفت و در آن جا از نزد بزرگانی چون حاجی آخوند کوه بیرونی استفاده نمود و دروس مثل قوانین را از ایشان آموخت. پس از فراگیری برخی درسهای سطح حوزۀ آن روز، برای تکمیل دانش خود، راه حوزۀ علمیه کابل را در پیش گرفت و دروس کفایه آخوند خراسانی و مکاسب شیخ اعظم انصاری را نزد آیت الله سید محمد سرور واعظ در کابل فرا گرفت. سپس حدود 45 سال پیش، (سال 1345ش) برای ادامه تحصیل، به شهر امیرالمؤمنین پایتخت فرهنگی جهان تشیع، نجف اشرف مسافرت نمود.
2. نجف
در حوزه علمیه نجف، از محضر اساتید و مراجع بزرگ چون آیات عظام آیت الله سید محسن حکیم،H امام خمینی،H و آیت الله سید محمد باقر صدر (رحمهم الله) دروس حوزوی را تا سطح اجتهاد فراگرفت. مروج در روزگاری که شاگردی فقیه و متفکر بزرگ شهید صدر جرم نابخشونی بود، یکی از شاگردان و نزدیکان ایشان به شمار میآمد. وی با بزرگانی چون آیت الله هاشمی شاهرودی، آیت الله سید کاظم حائری و … در درس ایشان شرکت میکرد.
روزی مسئولین شهریه دفتر آیت الله سید محمد باقر صدر، مشغول این گفتگو بودند که آیا به آقای مروج شهریه پراخت نمایند یانه؟ در همین زمان خود شهید صدر وارد می شود و می پرسد که در باره چه کسی صحبت می کنید؟ آنان جواب می دهند که در مورد آقای مروج. شهید صدر می فرماید که برای ایشان شهریه بپردازید من او را می شناسم و او را دوست دارم.
آیتالله مروج عمر پربرکت خویش را صرف احیای دین و تبیین و نشر احکام و معارف نورانی الهی نمود و شاگردان زیادی از محضر او سیراب گشتند و به مراحل بالای علمی در حوزه های علمیه نجف، سوریه و دیگر حوزه ها رسیدند.
3. ویژگیها
دلباخته اهل بیت D
ایشان علاقه زیادی به خاندان اهل بیتDداشت و دلدادة اهل بیت بود. وقتی که در افغانستان بود به جاهای مختلف برای روضه خوانی میرفت. او قلبی پاک و رقیق داشت و بسیار آسان برای اهل بیت گریه میکرد و دیگران را میگریاند. مردم بامیان اگر ایشان را با آثار و علمش نشناسند، با روضه هایش می شناسند. در مراسم ترحیم وی در اصفهان، خیلی کثیری از مردم بامیان و علما شرکت داشتند. از جمله حجت الاسلام سید عقیل بلخی از طلاب غزنی. ایشان می گفت: من در کابل در روضه های آیت الله مروج شرکت میکردم؛ واقعاً استثنایی روضه میخواند.
ایشان هنگام اقامت در نجف اشرف در سختیها و مصائب به امیرالمؤمنینA و اهل بیتD پناه میبرد و همیشه دعا می کرد خداوندا زندگی و مدفنم را در جوار امیرالمؤمنینAقرار بده. سرانجام در این آرزویش هم رسید.
ایشان زندگی را در عراق با سختی و تنگدستی گذراند اما بر خانواده اش سخت نگرفت و برای اینکه زندگی کریمانه ای را برای خانواده اش فراهم آورد خویش را به زحمت می انداخت. حضرت آیت الله مروج در ایام طلبگی بخشی از شهریه را خویش را در راه خدا به فقرا می داد.
4. فعالیتها
این فقیه گرانقدر، به مقام بالایی از علوم و معارف دینی رسیده بود. تعریف و تأیید بزرگانی، چون استاد ارجمندش آیت الله سید محمد باقر صدر و آیت الله سبزواری، مؤید این مطلب است. ایشان را هیچ سختی روزگار نجف اشرف، مانند فقر و فشار دوران طاغوتی و دیکتاتوری صدام و دیگر مشکلات نتوانست از ادامه هدف بلندش باز دارد. وی در این مدت، با عزم راسخ مشغول تحصیل وتدریس و نشر مکتب اهل بیتDبود. روزی ایشان، نامهای از آیت الله سيد محمد صادق صدر پدر جناب سید مقتدی صدر، رهبر جناح صدری ها به وسیلۀ حجت الاسلام السید احمد الصافی دریافت نمود که از وی برای امامت جمعه مسجد کوفه دعوت شده بود. آیت الله مروج که در آن زمان مشغول نوشتن شرح مکاسب بنام «عمدۀ الطالب فی شرح المکاسب» بود، ضمن نپذیرفتن دعوت صدر برای امامت جمعه مسجد کوفه، در جواب نوشت: «دوست دارم به طلاب حوزه های علمیه و مکتب اهل بیت از طریق اکمال و اتمام شرح مکاسبم خدمت نمایم.»
این عالم ربانی، عمر شریف خود را در راه کسب علوم دینی و ترویج و گسترش معارف و فرهنگ اسلامی سپری نمود. شاگردان زیادی از محضر او سیراب گشتند و به مراحل بالای علمی در حوزه های علمیه نجف، سوریه و دیگر حوزهها رسیدند. از ایشان آثاری چون عمدۀ الطالب فی شرح المکاسب، صراط الابرار فی شرح فقه الائمۀ الاطهار و کتابهای دیگر بر جای مانده است. ارزش بالای آثار ایشان را این سخن فقیه عصر، آیت الله عبدالاعلی سبزواری (ره) که گفت: «آثارش همچون نگینی درخشان باقی خواهد ماند.» به خوبی نشان می دهد. هنگامی که وی شرح مکاسب ایشان را دید، ضمن تعلیقه ای در آن نگاشت که: «الحمدلله که در این زمان و شرایط کسی هست که چنین کتاب و شرحی را با این درجهی علمی بنگارد.»
5. وفات
هنگام سختیهای اقامت در نجف اشرف به امیرالمؤمنینA پناه می بردو همیشه دعا میکرد: خداوندا زندگی و مدفنم را در جوار امیرالمؤمنینAقرار بده. سرانجام به این آرزویش رسید و دعایش مستجاب شد. وی در سن 75 سالگی، هنگام سحر سه شنبه چهارم،ماه میزان 1391، مطابق با هشتم ذی القعده 1433 روحش به عالم اعلی پرکشید و به معبودش پیوست و در قبرستان معروف (وادی السلام) سر به بالین خاک گذاشت.
در مراسم تدفین و فاتحه آن فقیه در عراق، علما و شخصیت های بزرگی شرکت نمودن؛ از جمله، سید عمار حکیم رئیس مجلس اعلای شیعیان عراق و دیگر بزرگان و شخصیت ها. روحش شاد و یادش گرامی.
29 صفر، سالروز شهادت امام هشتم علی بن موسی الرضا A1434
سید آصف کاظمی