بسمه تعالی
تفاوتهای ورزش مدرن و سنتی
ورزش در سیر تاریخی خود، دگرگونیهای عمیقی پیدا کرده است که توجه به آنها، ماهیت ورزش مدرن و تفاوتهای آن را با ورزش قدیم آشکار میسازد.
1- تفاوت از لحاظ مبنا و هدف
هر برنامه و حرفهای، آگاهانه یا ناآگاهانه مبتنی بر یک باور فلسفی و نگاهی به کل هستی است که مبنای کار و تعیین کننده اهداف آن قرار میگیرد. ورزش در گذشته، همانند بسیاری از فعالیتها و برنامهها، دارای جهان بینی الهی بود و هدف از آن، بالا بردن توان جسمی و مهارتی برای دفاع از سرزمین، دین و فرهنگ. پهلوانان و ورزشکاران، مدافعان دین و وطن به شمار میآمدند. ولی ورزش مدرن، با تأثیر پذیری از فلسفۀ اومانیسم، به عنوان مبنای فرهنگی ورزش جدید، «لذت گرایی و پرورش جسم» را محور و هدف قرار داد. آنچه هم به نام حفظ بهداشت، سلامتی جسم و تندرستی مطرح می شود نیز در همین راستا قابل تفسیر است. به عبارت دیگر، ورزش جدید ابزاری برای کسب ثروت، شهرت، مدال و برتری جویی بر دیگران قرار گرفته است.
2. تفاوت از لحاظ دینی و اخلاقی
در ورزش سنتی، آداب و رسوم ویژهای در ورزشگاهها حاکم بود که نشانۀ حضور دین و اهمیت اخلاق در میان ورزشکاران بود. به عنوان نمونه، رعایت شش بند ذیل برای پهلوانان و جوانمردان ضروری بود:
اول: بند شلوار [حفظ عورت و دوری از زنا]؛
دوم: بند شکم [حفظ شکم از لقمه حرام]؛
سوم: بند زبان [حفظ زبان از غیبت و بهتان]؛
چهارم: بند سمع و بصر [حفظ گوش و چشم از آنچه نباید بشنود یا ببیند]؛
پنجم: بند دست و قدم [دوری از رنجاندن دیگران و غمازی]؛
ششم: بند حرص و امل است [دوری از حرص و تذکر یافتن دائمی به مرگ].1
وجود این ویژگیها در پهلوانان و ورزشکاران در گذشته، موجب شده بود که آنان مورد اعتماد مردم قرار بگیرند و در شرایط سخت، امین مردم و حافظ آنان باشند.
در عصر حاضر نیز، آییننامهها و منشورات اخلاقی بسیار خوب و زیبا وجود دارد؛ ولی مهم این است که در گذشته رعایت اخلاق دینی و انسانی در میان ورزشکاران، جایگاه والایی داشت. جوانمرد به کسی گفته می شد که عفت و شجاعت و حکمت و عدالت را در خود ظاهر ساخته باشد. ورزشگاه ها در گذشته، بیش از آنکه تن و جسم مردان را پرورش دهد، تربیت نفسانی و روحانی مردان را عهدهدار بود. در این مکانها قهرمانانی پرورش مییافت که در مقابل دشمنان و متجاوزان، مردانه میایستادند و از حریم دین و سر زمین خود دفاع میکردند.2
3. تفاوت از لحاظ سیاسی و اجتماعی
در گذشته، پهلوانان و ورزشکاران در متن مسائل سیاسی و اجتماعی بودند و نقش مهمی در ادارۀ جامعه داشتند. پهلوانان نه تنها دارای جسم توانا بودند، بلکه اندیشه روشن و تأثیر گذار نیز داشتند و در همه حوادث اجتماعی و سیاسی، حل منازعات میان مردم، نگهبانی از اموال جامعه و ریاست گزمهها حضور فعال داشتند. فردوسی در جای جای داستان بلند شاهنامه، پهلوانان و اخلاق پهلوانی را به عنوان یکی از ارکان اصلی حماسه خود در کنار موبدان و مردان روشنروان میآورد. جهان پهلوانان، در شرایط حساس و بحرانی، تکیهگاه مهم برای پادشاهان به شمار میآمدند.3
بیدلیل نیست که در همۀ شاهنامه و حتی دیگر آثار حماسی قرون اولیه بعد از اسلام، پهلوانان به عنوان نگهبانان سرزمین دل و جان، اخلاق و فرهنگ و ادب و دین معرفی شدهاند. آنان همواره در زمره مشاوران عالی مقام پادشاهان بودهاند و در وقت درماندگی امیران و مردم، به یاری آنان میشتافتند. عجیب آنکه علی رغم بیکفایتی برخی از پادشاهان و خیرهسری آنان، جهانپهلوانان، تنها با توکل بر خدا، دل به دریا میزدند و روانه کارزار میشدند.4
در دنیای جدید، نهتنها ورزشکاران در سیاست نقش فعالی ندارند، بلکه ابزاری هستند برای حاکمان و استعمارگران. سرگرمیهای به نام فوتبال و همانند آن، میتواند به خوبی انرژیهای جوانان را تصعید و از امور مهم سیاسی و اجتماعی غافل نماید. ورزشکاران و پهلوانان امروز، نه تنها در تأمین امنیت جامعه خود تأثیر گذار نیستند؛ بلکه خود نیاز به سربازان نگهبان دارند.
کشورهای استعمارگر همواره تلاش کردهاند که مستعمرات خود را به اینگونه بازیها سرگرم نمایند تا راحت و بدون دغدغه به اهدافشان برسند. در کشورهای آمریکای لاتین که مردم تا مدتها اصلاً با فوتبال آشنایی نداشتند، با تلاشهای استعمار به یک سنت مقدس تبدیل شد. تا آنجا که امروزه هیچ ملتی به اندازه ملت برزیل به فوتبال عشق نمیورزد و این گونه فوتبال را مافوق همه چیز قرار نمیدهد. آنان فوتبالیستها را چون پیامبران بزرگ میدانند که تجاوز به حریم آنها غیر ممکن است و هر استادیومی، برایشان یک بتکده است. به خاطر جایگاه فوتبال است که رئیس جمهور برزیل، با هواپیمای شخصی خود، بازیکنان را به دیگر کشورها میفرستاد.
4. تفاوت از لحاظ اقتصادی
از لحاظ اقتصادی، ورزش در گذشته به عنوان یک حرفه و شغل درآمدزا نبود. ورزشکاران و پهلوانان معمولاً از طریق شغلی که داشتند گذران زندگی میکردند. ولی ورزش جدید ابعاد اقتصادی وسیعی پیدا کرد. تا جایی که از آن، به «صنعت ورزش» یاد میشود و بسیاری از افراد و شرکتها در این زمینه سرمایهگذاری میکنند. خدمات و فعالیتها زیادی، مانند تولید کالاهای ورزشی، مد رایج، تبلیغات بازرگانی و رویدادهای ورزشی با آن مرتبط است.
باید سؤال کرد، ورزشکار در این وضعیت و شرایط چه جایگاهی دارد و با چه انگیزهای وارد ورزش میشود و عمل ورزش، چه عملی به شمار میآید. به نظر میآید که بهترین تعبیر در باره ورزشکاران عصر جدید، این است که آنان را هنرمندانی بدانیم که قادرند یک نمایش فنی را در حضور دیگران به نمایش بگذارد و حقالزحمه خود را همانند هر اجاره کار دیگر، دریافت نمایند یا از این طریق به شهرت و مقامی برسند که بازهم امتیازات مالی را به دنبال دارد.
پ.ن: مقاله حاضر، برگرفته از رساله دوره دکتری نگارنده است که با عنوان «ضوابط فقهی مسابقات ورزشی و جوایز آن» در سال 1394 تدوین و دفاع شده است.
1. اسماعیل شفیعی سروستانی، تربیت پهلوانی، ص78.
2. مهدی صباغ لنگرودی و احمد درودیان، جامعهشناسی ورزش، ص191.
3. اسماعیل شفیعی سروستانی، تربیت پهلوانی، ص71 و 95.
4. اسماعیل شفیعی سروستانی، تربیت پهلوانی، ص72.